کد مطلب:68000 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:418

موضوع 04











چهارمین موضوعی كه باید، پیوسته، بدان توجه داشت، شناساندن جوهر اسلام است درموضوع چهارم این فاصله از زمان و در این روز و این روزگار، كه عصر علم و تحقیق و شناخت و تحلیل است و دوران طلب و عطش اندیشه ها و اذهان. و این مسئله (شناساندن جوهر اسلام) اهمیتش به مراتب از سه مسئله پیش، بیشتر است، زیرا بازشناسی اسلام و بازگشت به آنچه پیامبر خواسته است و سفارش كرده است و آن را برای سعادت قاطع انسان بسنده دانسته است، اگر مقدمه جهانی شدن اسلام و دریافت كلی حقوق انسان و فلاح خلقها و نجات بشریت از چنگال دیوان و ددان عصر جدید و دوران معصیت تاریخ و افسار گسیختگی معاصر باشد، بزرگترین خدمت به انسانیت و ابعاد متعالی زندگی و عصمت مهتوك تاریخ است، و بزرگترین وظیفه ای است كه هر مسلمانی می تواند آن را بشناسد. شاید برخی از علما و مصلحین شیعه با این آرزو، به مجاهدات طاقت سوز و جانگاه خویش برخاسته اند.

و اگر مساله شناساندن اسلام مطرح باشد، آیا می توانیم تحت این عنوان، یعنی شناساندن جوهر اسلام و قرآن و اصول تربیتی محمد(ص)، نظامهای خلافت را ملاك قرار دهیم، آیا می توانیم با نظامهای خلافت اموی و عباسی و آن عده از متكلمان و فقهایی كه به خاطر منافع این نظامها نه منافع توده و واقعیت مسائل قرآنی علم كلام را تالیف و مسائل فقه را تدوین كردند[1] اسلام را معرفی كنیم و آن را در آیینه گفتار و رفتار اینان بشناسانیم؟ آیا می توانیم، مثلا مانند كشیش عنود، پدر لامنس دشمن شناخته شده حق و شرق و اسلام-[2] در مقام معرفی تربیت شدگان

[صفحه 128]

اسلام، معاویه و یزید و حجاج بن یوسف ثقفی را نام ببرید؟ آیا می توانیم با واقعه بسر بن ارطاة (مامور معاویه) در یمن، و واقعه مسلم بن عقبه (واقعه حره) در مدینه، و صدها جنایت دیگر، امثال اینها، اسلام را معرفی كنیم؟ آیا می توانیم كارهای كسانی چون ولید بن یزید مروانی اموی و متوكل عباسی (اكفر بنی عباس) را كارهایی صادر شده از خلیفه رسول اللّه بدانیم؟ آیا این حكومتها، حكومتهایی اسلامی بوده است؟ و آن حاكمان نمایندگان یك زمامدار اسلامی بودهاند؟ و آیا؟...و آیا؟...

و آیا هیچ انسان مطلع از تاریخ و وقایع اسلام، و از حكمت و فقه قرآن، می توان بگوید كه منهای سیره عملی علی و آل علی و معارف ایشان می توان به معرفی حقیقت اسلام پرداخت؟

فشرده سخن در این بخش اینكه، پس از توجه به اهمیت بحث درباره غدیر و معرفی فلسفه سیاسی اسلام، و راز گستردن این مباحث از این دیدگاه، به چهار مساله باید سخت توجه داشته باشیم:

1 وضع امروزین جهان اسلام.

2 بیداری در برابر تفرقه افكنی.

3 رعایت عواطف خلقهای مسلمان.

4 شناساندن جوهر اسلام.

پس ما، هم نیازمند رعایت وضع امروزین جهان اسلامیم، هم نیازمند بیداری جدی در برابر تفرقه افكنی و تجزیه آفرینی، هم نیازمند رعایت عواطف مسلمانان، و هم نیازمند شناساندن جوهر اسلام و واقعیت حكومت قرآنی و رهبری معصوم.

و این كاری است كه دانشمندان مجاهد بسیاری، در طول تاریخ- از سر

[صفحه 129]

ایمان به خدا و انسان، و اخلاص در معنویت و استقامت در حماسه برای انجام آن به پا خاسته اند. و- چنانكه پیشتر یاد كردیم فیلسوف شیعی، ابونصر فارابی، نیز فلسفه سیاسی اسلام را با همین بحث شكل داده است. و فیلسوف بزرگ دیگر، ابن سینا، به همین علت، در كتاب شفا (فصل امامت و خلافت)، فلسفه (نص) (غدیر) را مطرر كرده است. و فیلسوف و ریاضیدان بزرگ، ابوریحان بیرونی، واقعه غدیر را (در الآثار الباقیه) ثبت كرده است. و فیلسوف و ریاضیدان بزرگ دیگر، خواجه نصیرالدین طوسی، مبحث پنجم كتاب «تجرید العقائد» را، اثبات خلافت بلافصل حضرت علی (ع) نوشته است. و در همین راه و همین ارجمندی و عزت و جهاد و حماسه است كتابهای ارجمند و بیدارگر معلم امت و پیشوای بزرگ علمی بغداد، در آغاز سده پنجم هجری، و متكلم سترگ، محمد بن محمد بن نعمان، معروف به شیخ مفید، و كارهای عظیم شیخ صدوق و ثقة الاسلام كلینی و سید مرتضی علم الهدی و شیخ الطایفه محمد بن حسن طوسی و همین گونه... تا علامه و مصلر مجاهد حضرت میرحامد حسین هندی مولف كتاب عظیم (عبقات الانوار) و علامه و مصلر مجاهد حضرت سید عبداالحسین شرف الدین عاملی، صاحب (المراجعات) و (النص و الاجتهاد) و (الفصول المهمة فی تالیف الامة) و...

و در این عصر، نمونه كامل چنین خدمتی به عالم علم و اسلام و چنین بزرگداشت و دفاعی از حق و انسان و تاریخ و طبیعت و لحظه ها و زمان و عمق و عصمت و حماسه و عصیان اجتماعی، الغدیر است. و اگر گفته اند:

الغدیر یوحد الصفوف فی الملاء الاسلامی

- كتاب الغدیر صفهای مسلمانان جهان را یكی می كند،

برای این است. و اگر دهها دانشمند روشنگر از برادران اهل قبله، به سوی نویسنده «الغدیر» دست موافقت و هماهنگی دراز كردند و برای او تقدیر نامه ها نوشتند و در كشورها و سرزمینهای خود در مجلات و روزنامه ها و كلاس های

[صفحه 130]

درس و محافل دانشگاهی و منابر عمومی و مساجد جامع- به شناساندن كتاب او و ارج كار او پرداختند، و به این نیز اكتفا نكردند بلكه در ستایشش قصایدی بلند سرودند، و تا توجه یافتند كه استادی یا محققی كتاب را ندیده است در دسترسش قرار دادند (چنانكه شخصیت علمی و ادبی معروف مصر، محمد عبدالغنی حسن، الغدیر را برای استاد عباس محمود العقاد می فرستد، و عقاد مقالهای مبسوط درباره الغدیر می نگارد)، همه و همه، برای همین است. و ما هم كه با چگونگی امكانات محدود خویش و عمق نگرانی و لمس عظمت فاجعه- بزرگداشت او و معرفی موضعی و هر چه عمیق تر كتابش را، گه گاه، از دست نهشته ایم، برای همین است.

[صفحه 131]



صفحه 128، 129، 130، 131.





    1. «النظم الاسلامیة»، ج 72:1 به بعد تالیف محقق سنی، دكتر عبدالعزیز الدوری. چاپ بغداد، مطبعه نجیب (1950).
    2. (الامام علی صوت العدالة الانسانیة)، ج 1232:5- تالیف نویسنده و ادیب مسیحی، جرج سجعان جرداق لبنانی.